سرمایه در سده بیست و یکم
از سالها پیش بسیاری از ما با عقاید مارکس آشنا شدیم. موضوع فاصله طبقاتی و کاپیتالیسم. موضوع ناعادلانه بودن تقسیم ثروت در جامعه، که حتی قبل از مارکس هم مورد توجه بسیاری از نخبگان قرار گرفته بود اما شعارهای انسان مدارانه جدید در دنیای پیشرفته به خصوص در غرب و کشورهای توسعه یافته، این ذهنیت رو به وجود میاورد که عقاید مارکس کهنه شده و کشورهای توسعه یافته به مدلی برای توزیع برابر ثروت رسیده اند.
توماس پیکتی با روشی جدید و ادبیاتی تحقیق محور در کتاب سرمایه در سده بیست و یک ، با تکیه بر مستنداتی که در کتاب ارایه شده نشان می دهد که نه تنها در عصر حاضر حتی در کشورهای پیشرفته ای مثل فرانسه اوضاع بهتر نشده، بلکه در دو دهه اخیر تقسیم ثروت بسیار ناعادلانه بوده و شرکتهای بزرگ به نوعی در حال برده داری نوین هستند. ضمن اینکه عواملی جانبی مثل نقش ارث در ثروتمند شدن افراد بیش از کار و تلاش شده است.
پیکتی در این کتاب نظریه خود را درباره علت این نابرابری ها از جمله افزایش فاصله حقوق مدیران و کارمندان مطرح کرده و سپس به ارایه راهکار در زمینه چگونگی مقابله با این مشکل پرداخته است.
هر چند این کتابِ مبتنی بر تحقیقات، اثری بسیار قابل توجه هست و کلیات اون رو به هیچ عنوان نمیشود انکار کرد اما به زعم ما و از نگاه ما نباید خواننده را به سمتی هدایت کند که اصولا کار و تلاش و فعالیت در شرکتهای بزرگ و متوسط به نوعی بردگی بوده و احیانا امکان پیشرفت در بسیاری از کشورها وجود ندارد.
کما اینکه در همین دو دهه مورد اشاره افرادی شاخص در دنیا ثروتمند شدند که اتفاقا فعالیت های دانش بنیان داشته و از ثروت خانوادگی بی بهره بوده اند.
به هر جهت کتاب سرمایه در سده بیست و یک، یک اثر قابل توجه و تعمق برای علاقه مندان به حوزه های اقتصادی و اجتماعیست که مطالعه آن را را به همه علاقه مندان به حوزه های اقتصاد و اثرات آن در جامعه توصیه می‌کنیم
کتاب سرمایه در سده بیست و یکم در چهار بخش تالیف شده است.
- درآمد و سرمایه
- دینامیسم نسبت سرمایه به درآمد
- ساختار نابرابری
- تنظیم سرمایه در سده بیست و یکم
بدون دیدگاه