ادعایی علیه واقعیت

ادعایی علیه واقعیت

چرا تکامل حقیقت را از نگاه ما پنهان کرد. کتابی میان رشته ای درباب ماهیت هستی و واقعیت که بر اساس علوم شناختی، روانشناسی، روانشناسی تکاملی، فیزیک و فلسفه نوشته شده است.

اساس آگاهی از کجاست؟ ماچطور آگاه شدیم؟ چطور چند سلول در کنار هم به آگاهی رسیدند؟ و پرسشی مهم تر اینکه آیا این آگاهی دقیقا همان واقعیت است؟ آیا ادراکات ما واقعیت را به ما نشان می دهد یا ما بر اساس تناسب و خواسته های مغزی برای بقا و زنده ماندن پیرامونمان را تفسیر و درک می کنیم؟

دونالد هافمن با سه دهه مطالعه در زمینه مغز، ادراک و هوش مصنوعی به عنوان یک استاد برجسته علوم شناختی سعی دارد شواهدی را ارایه دهد که نشان می دهد ادراکات ما و جهانی که می شناسیم با واقعیت شباهت چندانی ندارد.

همانطور که ادراک مگس از مدفوع با ادراک انسان از مدفوع متفاوت است و برداشت ما از زیبایی و جذابیت با هم متفاوت است. هر ادراکی می تواند دقیقا عین واقعیت نباشد بلکه بر اساس نیازها و سیستم تکاملی ما تشریح شده باشد.

این کتاب با جمله ای از گالیله شروع می شود.

فکر می کنم مزه ها، بوها، رنگها، و ... در آگاهی اقامت دارند از این رو اگر موجود زنده حذف شود، همه این ویژگی ها نیست و نابود می شوند. 

کتاب ادعایی علیه واقعیت توسط انتشارات سایلاو با ترجمه دکتر معصومه ملکیان در بازار نشر ایران در دسترس علاقه مندان می باشد

این کتاب میان رشته ای دارای ده فصل و یک پیوست می باشد.