فرسودگی شغلی یکی از مشکلات جدی در محیط های کاری مدرن است، که میتواند تأثیرات منفی زیادی بر روی سلامت روانی و جسمی کارکنان داشته باشد. این پدیده بهعنوان یک وضعیت عاطفی، شناختی و رفتاری تعریف میشود که نتیجه فشارهای مزمن شغلی است. در این مقاله، به بررسی علل، پیامدها و راهکارهای مقابله با فرسودگی شغلی خواهیم پرداخت.
علل فرسودگی شغلی
1. فشار کاری زیاد: بار کاری بیش از حد یکی از عوامل اصلی فرسودگی شغلی است. زمانی که کارمندان با حجم بالای کار مواجه میشوند و زمان کافی برای انجام وظایف خود ندارند، احساس فشار و اضطراب میکنند. این وضعیت میتواند به کاهش کیفیت کار و افزایش خطاهای شغلی منجر شود. همچنین تحقیقات نشان داده انجام کارهای تکراری و بدون تنوع، که فرد کنترلی بر آنها ندارد می تواند منجر به فرسودگی افراد شود.
2. عدم کنترل بر کار: عدم توانایی در کنترل شرایط کاری و تصمیمگیری در مورد وظایف میتواند احساس بیقدرتی را ایجاد کند. پژوهشها نشان دادهاند که کارکنانی که احساس میکنند کنترل کمتری بر روی کار خود دارند، بیشتر در معرض فرسودگی شغلی قرار دارند. وقتی کارکنان احساس میکنند که بر وظایف و مسئولیتهای خود کنترلی ندارند، ممکن است به احساس ناتوانی و بیارادگی دچار شوند. این احساس ناتوانی میتواند منجر به کاهش انگیزه و اشتیاق برای انجام کار شود. وقتی در یک سازمان به اندازه مسئولیت های یک شغل اختیارات یا امکانات وجود نداشته باشد. کارکنان به تدریج از حس عدم کنترل به اوضاع به سمت فرسودگی ذهنی و شغلی می روند. (Schaufeli Bakker, 2004).
3. عدم حمایت اجتماعی: حمایت اجتماعی از سمت همکاران و مدیران میتواند به کاهش استرس و فشار کمک کند. عدم وجود چنین حمایتی میتواند احساس تنهایی و انزوا را تشدید کند و به فرسودگی شغلی منجر شود. نبود همدلی در محیط های کاری و اینکه فرد احساس کند نمی تواند مسایل و مشکلاتش را با کسی در میان بگذارد می تواند در نهایت منجر به تحلیل قدرت ذهنی و افزایش استرس در محیط کار و زندگی شود. (García et al., 2020).
4. عدم تطابق ارزشها: زمانی که ارزشها و اهداف فرد با فرهنگ سازمانی یا انتظارات شغلی همخوانی نداشته باشد، احتمال بروز فرسودگی شغلی افزایش مییابد. این عدم تطابق میتواند باعث ایجاد احساس بیمعنایی و ناامیدی در کارمندان شود و در نهایت فرد پس از مدتی حتی اگر به شغل خود مشغول باشد دلبستگی به کار و حرفه و برند سازمان خود نخواهد داشت. (Maslach Leiter, 2016).
پیامدهای فرسودگی شغلی
1. اثرات بر سلامت روان
اثرات فرسودگی شغلی بسیار زیاد است که در یک چرخه با بروز یک مشکل، به تقویت مشکلات و عوارض دیگر هم کمک می کند. زمانی که شما دچار عوارض فرسودگی در محیط کار می شوید این عوارض در زندگی هم خود را نشان می دهند و در نتیجه همان عوارض زندگی، بازگشت آن در محیط کار، اشکالات را تشدید می کند و نهایتا ممکن است منجر به مشکلات جسمی و روحی متعدد شود در اینجا به برخی از این عوارض و پیامدها اشاره می کنیم.
الف) اضطراب و افسردگی
یکی از بارزترین اثرات فرسودگی شغلی، افزایش سطح اضطراب و افسردگی در کارکنان است. پژوهشها نشان دادهاند که افرادی که دچار فرسودگی شغلی هستند، بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات روانی قرار دارند. این افراد ممکن است احساس ناامیدی، بیارادگی و کاهش انگیزه را تجربه کنند (Maslach Leiter, 2016). بهطور خاص، فرسودگی شغلی میتواند منجر به افزایش علائم افسردگی شود که در نهایت میتواند کیفیت زندگی را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
ب) اختلالات خواب
فرسودگی شغلی همچنین میتواند به مشکلات خواب منجر شود. افرادی که دچار این عارضه هستند، معمولاً با مشکلاتی نظیر بیخوابی، خوابآلودگی در طول روز و خوابهای ناآرام مواجهاند (Hirsch et al., 2019). این اختلالات خواب میتوانند به نوبه خود بر سلامت روان تأثیر منفی داشته باشند و باعث افزایش خستگی و کاهش تمرکز شوند.
ج) کاهش اعتماد به نفس
افراد مبتلا به این مشکل، معمولاً احساس کمبود اعتماد به نفس و خودکارآمدی میکنند. این احساسات میتوانند منجر به کاهش انگیزه برای انجام وظایف و فعالیتهای روزمره شوند و در نتیجه، فرد از لحاظ روانی آسیب ببیند (Schaufeli Bakker, 2004).
2. اثرات بر کیفیت زندگی
الف) کاهش رضایت از زندگی
فرسودگی شغلی میتواند به کاهش رضایت از زندگی منجر شود. افرادی که دچار این وضعیت هستند، معمولاً احساس میکنند که از زندگی خود راضی نیستند و نمیتوانند به اهداف شخصی و حرفهای خود دست یابند (Demerouti et al., 2001). این عدم رضایت میتواند بر روابط اجتماعی و خانوادگی فرد نیز تأثیر بگذارد.
ب) مشکلات جسمی
فرسودگی شغلی نه تنها بر جنبههای روانی بلکه بر جنبههای جسمی نیز تأثیرگذار است. پژوهشها نشان دادهاند که این عارضه میتواند با افزایش خطر بیماریهای جسمی نظیر بیماریهای قلبی، دیابت و اختلالات گوارشی مرتبط باشد (Psychosomatic Medicine, 2019). این مشکلات جسمی میتوانند کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار دهند و فرد را از فعالیتهای روزمره بازدارند.
ج) کاهش ارتباطات اجتماعی
افراد مبتلا به فرسودگی شغلی معمولاً تمایل کمتری به برقراری ارتباط با دیگران دارند. این انزوا اجتماعی میتواند منجر به کاهش حمایت اجتماعی و افزایش احساس تنهایی شود (García et al., 2020). عدم وجود شبکههای حمایتی قوی میتواند به تشدید مشکلات روانی و جسمی منجر شود.
3. اثرات شغلی
الف) کاهش عملکرد
فرسودگی شغلی میتواند به کاهش عملکرد شغلی منجر شود. کارمندان ممکن است نتوانند به بهترین نحو وظایف خود را انجام دهند و این امر میتواند به کاهش بهرهوری کل سازمان منجر شود (Maslach et al., 2001). همانطور که قبلا اشاره کردیم، عوارض ناشی از فرسودگی می تواند منجر به عدم تمرکز و در نتیجه کاهش کیفیت عملکرد در محیط کار شود. و همین عامل می تواند باعث شود کارمند در محیط کار خود مورد سرزنش مدیران بالادستی و یا مشتریان قرار گیرد که در نهایت چرخه عوارض فرسودگی و دلسردی را تشدید می کند.
ب) افزایش غیبت از کار
کارکنانی که دچار فرسودگی شغلی هستند، بیشتر احتمال دارد که از کار غیبت کنند یا حتی تصمیم به ترک شغل بگیرند. این موضوع میتواند به افزایش هزینههای استخدام و آموزش نیروی انسانی جدید برای سازمانها منجر شود (Tepper et al., 2018). حتی اگر کارکنان شغل خود را ترک نکنند به نحوی دچار استعفای عاطفی از شغل خود می شوند که عوارض آن کمتر از ترک شغل برای خود و سازمانشان نیست.
راهکارهای مقابله با فرسودگی شغلی
برخی از راهکارهای مقابله با این مشکل به سازمان ها و مدیران سازمان بر می گردد که با توجه ویژه به این مشکل، انتخاب موقعیت شغلی مناسب برای کارکنان، توجه به موقع به خواسته ها و فشارهای آنها، همدلی و بهبود محیط کاری و توجه به سلامت روان کارکنان از بروز این مشکل جلوگیری کنند، بخش دیگر هم می تواند به وسیله خود افراد صورت گیرد که در اینجا به برخی از روشها اشاره می کنیم.
1. ارزیابی منظم فشار کاری: سازمانها باید بار کاری کارکنان را بهطور منظم ارزیابی کنند و در صورت لزوم تغییراتی ایجاد کنند تا از بروز فرسودگی شغلی جلوگیری شود. تنظیم درست شرح شغل کارکنان متناسب با توانایی آنها و ارایه اختیارات لازم متناسب با مسئولیت ها می تواند به کاهش عوارض فرسودگی در شغل کمک کند.
2. توسعه مهارتهای مدیریت استرس: آموزش مهارتهای مدیریت استرس مانند مدیتیشن، یوگا و تکنیکهای تنفس عمیق میتواند به کارکنان کمک کند تا با فشارهای شغلی بهتر کنار بیایند. (Kabat-Zinn, 1990). با این وجود کاهش استرسهای محیطی می تواند مهمتر از شیوه های مدیریت استرس در محیط کار باشد.
3. ایجاد محیط کاری حمایتی: سازمانها باید فضایی فراهم کنند که در آن کارکنان احساس امنیت و حمایت کنند. این شامل فراهم کردن فرصتهایی برای گفتگو و تبادل نظر با همکاران و مدیران است.
4. تعادل کار و زندگی: تشویق به تعادل بین کار و زندگی شخصی میتواند به کاهش فرسودگی شغلی کمک کند. این شامل ارائه ساعات کاری منعطف و تسهیل دسترسی به مرخصیهای مناسب است (Sonnentag Fritz, 2015).
نتیجهگیری
فرسودگی شغلی یک مشکل پیچیده است که نیازمند توجه جدی از سوی سازمانها و مدیران است. با شناسایی علل و پیامدهای آن و اجرای راهکارهای مؤثر، میتوان به بهبود سلامت روانی کارکنان و افزایش بهرهوری سازمان کمک کرد.
منابع
1. Schaufeli, W. B., Bakker, A. B. (2004). Job demands, job resources, and their relationship with burnout and engagement: A multi-sample study. *Journal of Organizational Behavior*, 25(3), 293-315.
2. Maslach, C., Leiter, M. P. (2016). Burnout: A guide to identifying burnout and pathways to recovery. *Harvard Business Review Press*.
3. Psychosomatic Medicine (2019). The relationship between burnout and systemic inflammation: A systematic review. *Psychosomatic Medicine*, 81(2), 97-104.
4. García, J., colleagues (2020). The impact of burnout on social relationships and quality of life: A longitudinal study. *International Journal of Environmental Research and Public Health*, 17(10), 3550.
5. Psychosomatic Medicine (2019). The relationship between burnout and systemic inflammation: A systematic review. *Psychosomatic Medicine*, 81(2), 97-104.
بدون دیدگاه