خلاقیت خود را از دست ندهید عادتها چطور خلاقیت ما را کاهش می دهند

خلاقیت

خلاقیت را می توان یکی از ویژگیهای خاص ما انسانها دانست. البته این به معنای عدم وجود خلاقیت در سایر موجودات نیست. اما این ویژگی به شکلی مشخص و برجسته در نوع بشر دیده می شود. توانایی انجام کارها با شیوه ای جدید. ابداع و یافتن راه حل های جدید برای مسائل قدیمی و حتی مسائلی که هرگز با آنها روبرو نشده است. 

ابداع و نوآوری که حاصل ذهن خلاق است توانسته در طی قرنها تفاوتهای قابل توجهی بین گونه ما و سایر گونه ها ایجاد کند. افراد خلاق معمولا توانایی نوآوری و یافتن روشهای بهتر برای انجام کارها را دارند و خلاقیت جمعی می تواند یک جامعه را توسعه دهد. 

در کنار خلاقیت، ما ساختارها و روشهای از پیش تعیین شده را داریم. روشهایی که قبلا تجربه کرده ایم و باعث بقای ما شده است و گاهی هم تبدیل به یک دستورالعمل مثل قانون یا ایدئولوژی در آمده است. همه می دانیم که عادتها به خصوص عادتهای خوب بسیار مفیدند. عادت های خوب میتوانند باعث کاهش اتلاف انرژی مغز در تصمیم گیری شوند. در موقعیت های خاص و به خصوص تکرار شونده، ذهن شما برای تصمیم گیری لازم نیست انرژی زیادی مصرف کند. به طور مثال شما می توانید ساعتها بدون یک ذهن کاملا هوشیار کارهای روزمره خود را انجام دهید در حالی که همزمان به مسائل دیگری هم می پردازید. وقتی یک حسابدار حرفه ای باشید یا یک آشپز حرفه ای می توانید همزمان با آشپزی یا رسیدگی به امور روزمره حسابداری با دوستان خود هم صحبت کنید و حتی حواستان به اطراف هم باشد. 

این از مزایای عادتهاست. هر چه عادتهای خوب ما بیشتر باشد راحت تر و سریعتر به اهداف خود می رسیم. اما مشکل جایی آغاز می شود که عادتها در ساختار ذهنی ما تثبیت شده و ذهن ما اجازه تفکر خلاق و واگرا را به ما ندهد. این مقاله به بررسی نقش عادتها در کاهش خلاقیت و روش های مقابله با آن می پردازد. 

پیش‌زمینه نظری

خلاقیت یک مفهوم چندوجهی است که نقش حیاتی در توانمندسازی افراد برای سازگاری با چالش‌ها و فرصت‌های جدید در دنیای در حال تغییر ایفا می‌کند. خلاقیت را می‌توان به‌عنوان توالی فرآیندهایی تعریف کرد که به تولید چیزی جدید و ارزشمند منجر می‌شود و قابلیت‌های تفکر واگرا و همگرا را منعکس می‌کند.

تفکر واگرا با خودجوشی و تولید ایده‌های متعدد مشخص می‌شود، در حالی که تفکر همگرا شامل یادآوری و به‌کارگیری راه‌حل‌های موجود برای مشکلات خاص است. یکی از عوامل مهمی که می‌تواند مانع تفکر خلاق شود، وابستگی به عادات تثبیت‌شده است که اغلب به تثبیت روی راه‌حل‌های آشنا منجر می‌شود. تثبیت زمانی رخ می‌دهد که افراد در شناسایی کاربردهای جدید برای یک شیء دچار مشکل شوند یا فعال‌سازی ذهنی راه‌حل‌های قدیمی مانع از بررسی ایده‌های نوین گردد.

تحقیقات نشان می‌دهد که افراد در “تمایل به عادت” خود متفاوت هستند، که به میزان وابستگی آن‌ها به پاسخ‌های عادت‌زده در مقایسه با کنترل انعطاف‌پذیر و هدف‌مدار اشاره دارد. این تنوع بر عملکرد در وظایفی که نیاز به خلاقیت دارند تأثیر می‌گذارد و نشان می‌دهد افرادی که تمایل بیشتری به عادت دارند ممکن است در غلبه بر عادت ها و روش های تثبیت شده، با چالش‌های بیشتری مواجه شوند.

مدل چهار مرحله‌ای خلاقیت والاس، که مراحل آماده‌سازی، انکوباسیون، روشنایی و تأیید را شرح می‌دهد، ماهیت پویا فرآیند خلاقانه را برجسته می‌کند. در مرحله آماده‌سازی، اطلاعات مرتبط جمع‌آوری می‌شود و سپس پردازش ناخودآگاه در مرحله انکوباسیون انجام می‌شود. مرحله روشنایی با ظهور ایده‌های جدید مشخص می‌شود، در حالی که تأیید شامل ارزیابی قابلیت اجرایی این ایده‌ها است. هر یک از این مراحل می‌تواند تحت تأثیر عادات موجود قرار گیرد که ممکن است دامنه راه‌حل‌های مورد بررسی در فرآیند خلاقانه را محدود کند. حلقه عادت، که شامل نشانه، روال و پاداش است، مکانیزم‌های شکل‌گیری عادت و تأثیرات آن بر خلاقیت را بیشتر توضیح می‌دهد. نشانه‌ها رفتارهای عادت‌زده را تحریک می‌کنند، روال‌ها خود رفتارها هستند و پاداش‌ها این رفتارها را تقویت می‌کنند. وقتی پاسخ‌های عادت‌زده غالب می‌شوند، می‌توانند الگوهای تفکر انعطاف‌پذیرتر را تحت الشعاع قرار دهند و بنابراین خلاقیت را محدود کنند.

علاوه بر این، ذهن‌آگاهی و تمرکز به‌عنوان عوامل کلیدی در تغییر تفکر عادت‌زده و پرورش خلاقیت شناسایی شده‌اند. این تمرینات افراد را تشویق می‌کنند تا از الگوهای فکری ریشه‌دار فاصله بگیرند و به آن‌ها این امکان را می‌دهند که پاسخ‌های جایگزین را در موقعیت‌های مختلف بررسی کنند.

در نهایت، در حالی که افراد سعی دارند خلاقیت خود را پرورش دهند، درک تعامل بین عادات و تفکر خلاق برای توسعه استراتژی‌های مؤثر به منظور افزایش عملکرد نوآورانه ضروری است.

تأثیر ساختارهای از پیش تعیین‌شده بر خلاقیت

ساختارهای از پیش تعیین‌شده، از جمله عادات و روال‌های تثبیت‌شده، می‌توانند تأثیر قابل توجهی بر پتانسیل خلاقانه فرد داشته باشند. در حالی که این ساختارها می‌توانند چارچوب‌های لازم را برای تسهیل فرآیند خلاقیت فراهم کنند، همچنین ممکن است موانعی ایجاد کنند که مانع از تولید ایده‌های اصلی و راه‌حل‌های نوآورانه شوند.

نقش تفکر عادت‌زده

تفکر عادت‌زده به وابستگی به الگوهای تثبیت‌شده فکر و رفتار اشاره دارد که می‌تواند انعطاف‌پذیری شناختی را محدود کند. تحقیقات نشان می‌دهد که تمایل قوی به پیروی از پاسخ‌های عادت‌زده و روش های از پیش تعیین شده، ممکن است به تثبیت منجر شود و شناسایی کاربردهای جدید برای اشیاء یا مفاهیم را دشوار کند. به عنوان مثال، افرادی که به شدت به تجربیات گذشته وابسته‌اند، یا خود را ملزم به رعایت چهارچوب های از پیش تعیین شده می دانند، ممکن است در تولید ایده‌های جایگزین با مشکل مواجه شوند، زیرا تمایل دارند ارتباطات خودکار بین یک شیء و رایج‌ترین کاربرد آن را فعال کنند. این پدیده می‌تواند تفکر خلاقانه را مختل کند، به ویژه در موقعیت‌هایی که نیاز به راه‌حل‌های غیرمتعارف وجود دارد.

انعطاف‌پذیری شناختی و پتانسیل خلاقانه

انعطاف‌پذیری شناختی برای حل مسائل خلاقانه حیاتی است، زیرا به افراد این امکان را می‌دهد که دیدگاه‌های خود را تغییر دهند و رویکردهای متعددی را برای یک چالش در نظر بگیرند. با این حال، فعال‌سازی عادت‌زده پاسخ‌های آشنا می‌تواند این انعطاف‌پذیری را مختل کند و منجر به حل مشکلات کندتر و کاهش خروجی خلاقانه شود. این سختی و عدم انعطاف معمولاً در محیط‌هایی که نیاز به تفکر نوآورانه دارند، خود را نشان می‌دهد، زیرا افراد ممکن است بیش از حد به تجربیات گذشته خود وابسته شوند و از بررسی امکانات جدید غافل شوند. بنابراین، غلبه بر تفکر عادت‌زده برای پرورش خلاقیت ضروری است.

پذیرش پارادوکس ساختار

در حالی که واضح است که ساختارهای از پیش تعیین‌شده می‌توانند خلاقیت را محدود کنند، اما همچنین می‌توانند چارچوب لازم برای فرآیند خلاقانه را فراهم کنند. ایجاد یک رویکرد ساختاریافته به خلاقیت ” از طریق مراحل مشخصی مانند طوفان فکری، بازنگری و اجرا” می‌تواند به کارآمدی انرژی‌های خلاقانه کمک کند و مشکلاتی مانند خستگی تصمیم‌گیری و فرسودگی را کاهش دهد. بنابراین، چالش در ایجاد تعادل بین استفاده از ساختار برای افزایش خلاقیت و اجتناب از محدودیت‌هایی است که عادات سخت‌گیرانه به وجود می‌آورند.

استراتژی‌هایی برای افزایش خلاقیت

برای مقابله با تأثیرات منفی بالقوه ساختارهای از پیش تعیین‌شده، افراد می‌توانند چندین استراتژی را اتخاذ کنند. شرکت در بازی‌های تخیلی، اختصاص زمان برای تنهایی و گنجاندن فعالیت‌های ذهنی آزاد می‌تواند تفکر خلاقانه را پرورش دهد و کاوش در ایده‌های جدید را تشویق کند. علاوه بر این، به‌طور عمدی جستجوی تجربیات و دیدگاه‌های متنوع می‌تواند به شکستن الگوهای تفکر عادت‌زده کمک کند و به افراد این امکان را بدهد که با ذهنی تازه به مشکلات نزدیک شوند. با شناخت تأثیر هر دو ساختار و عادت بر خلاقیت، افراد می‌توانند بهتر با پیچیدگی‌های فرآیند خلاقانه کنار بیایند و پتانسیل نوآورانه خود را آزاد کنند.

تحقیقات علمی

مطالعات اخیر به بررسی رابطه پیچیده بین رفتارهای عادت‌زده و خلاقیت پرداخته‌اند و نشان می‌دهند که عادات قوی می‌توانند تأثیر منفی بر تفکر خلاق داشته باشند. به طور خاص، یافته‌ها حاکی از آن است که در حالی که عادات می‌توانند کارایی را در برخی زمینه‌ها افزایش دهند، همچنین ممکن است الگوهای تفکر سخت‌گیرانه‌ای را تحمیل کنند که مانع از کاوش ایده‌های نو می‌شوند. به عنوان مثال، تمایلات عادت‌زده، که به معنای وابستگی فرد به پاسخ‌های تثبیت‌شده به جای اقدامات منعطف و هدف‌مدار است، می‌تواند به تمرکز بر راه‌حل‌های متعارف منجر شود و در نتیجه پتانسیل خلاقانه را محدود کند.

تحقیقات نشان می‌دهد که تفکر واگرا “که با تولید ایده‌های خودجوش مشخص می‌شود” می‌تواند از وابستگی بیش از حد به فرآیندهای فکری عادت‌زده آسیب ببیند. به نظر می‌رسد وقتی افراد به شدت به ارتباطات از پیش شکل‌گرفته وابسته هستند، توانایی آن‌ها برای تولید راه‌حل‌های متنوع کاهش می‌یابد. این تمرکز بر پاسخ‌های عادت‌زده با فعال شدن ارتباطات قوی محرک-پاسخ (S-R) که ناشی از رفتارهای تکراری است، تشدید می‌شود و این موضوع شکستن الگوهای آموخته‌شده را در مواقعی که نیاز به پاسخ‌های نوآورانه وجود دارد، دشوار می‌کند.

در مطالعات تجربی، تفاوت‌های فردی در تمایل به عادت با استفاده از وظایف مختلفی مانند «وظایف کاربردهای جایگزین» (AUT) و «مسئله شمع» مورد بررسی قرار گرفته است. در حالی که تمایل به عادت در این وظایف ارتباط معنی‌داری با نمرات تفکر واگرا نشان نداد، اما عملکرد در وظایف تفکر همگرا را پیش‌بینی کرد که در آن‌ها به دنبال یک راه‌حل خاص هستیم. شرکت‌کنندگانی که تمایل کمتری به وابستگی به پاسخ‌های عادت‌زده داشتند، در حل معماها بهتر عمل کردند و این نشان می‌دهد که انعطاف‌پذیری در تفکر می‌تواند قابلیت‌های حل مسئله خلاقانه را افزایش دهد.

علاوه بر این، تحقیقات بر نقش عملکردهای کنترل شناختی مانند “حافظه کاری و کنترل بازدارنده” در پرورش تفکر همگرا تأکید می‌کند. این عملکردها به افراد کمک می‌کند تا از پاسخ‌های عادت‌زده دور شوند و بر یافتن راه‌حل‌های صحیح تمرکز کنند که در زمینه‌های حل مسئله ساختاریافته بسیار حیاتی است.

به طور کلی، شواهد نشان می‌دهد که در حالی که عادات می‌توانند کارهای روزمره را تسهیل کنند، ممکن است فرآیندهای شناختی لازم برای تفکر خلاق را نیز مسدود کنند و در نتیجه تعامل پیچیده بین شکل‌گیری عادت و خلاقیت را برجسته کنند.

 

پیامدهای عملی

درک تعامل بین رفتارهای عادت‌زده و خلاقیت، پیامدهای مهمی برای محیط‌های آموزشی و شغلی دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که تمایلات قوی به عادت می‌توانند هم فرآیندهای تفکر خلاق را تسهیل کنند و هم مانع آن شوند. در شرایطی که کارایی و روال‌های روزمره مفید هستند، مانند وظایف روزمره، پاسخ‌های عادت‌زده می‌توانند با آزاد کردن منابع شناختی برای پردازش همزمان اطلاعات، عملکرد را بهبود بخشند.

با این حال، در موقعیت‌هایی که نیاز به حل مسائل نوآورانه وجود دارد، همین عادات ممکن است به الگوهای تفکر سخت و کمتر انعطاف‌پذیر منجر شوند که در نهایت به نتایج نامطلوبی منتهی می‌شود.

استراتژی‌های آموزشی

برای پرورش خلاقیت در محیط‌های آموزشی، ایجاد فضاهایی که در آن‌ها پرسشگری، کاوش و تفکر متنوع تشویق شود، بسیار ضروری است. چارچوب‌های آموزشی سنتی معمولاً بر حفظ کردن اطلاعات و پاسخ‌های استاندارد تأکید دارند که می‌تواند خلاقیت دانش‌آموزان را سرکوب کند. بنابراین، پیاده‌سازی روش‌های آموزشی که یادگیری مبتنی بر پرسش را در اولویت قرار دهند و انعطاف‌پذیری را تشویق کنند، می‌تواند به کاهش اثرات تفکر عادت‌زده کمک کند. تشویق دانش‌آموزان به انجام وظایفی که نیازمند تفکر واگرا درباره اشیاء معمولی است، می‌تواند پتانسیل خلاقانه آن‌ها را تحریک کند.

معلمان می‌توانند از استراتژی‌های مشاهده‌ای برای تطبیق آموزش با نیازهای فردی دانش‌آموزان استفاده کنند و بدین ترتیب محیط یادگیری مثبتی را ترویج دهند. با شناسایی الگوهای رفتاری دانش‌آموزان و واکنش آن‌ها به چالش‌ها، معلمان می‌توانند حمایت هدفمندی ارائه دهند که هم عملکرد تحصیلی و هم توسعه اجتماعی-عاطفی را تقویت کند.

کاربردهای محیط کار

در محیط‌های کاری، درک نقش شکل‌گیری عادت و کنترل هدف‌محور می‌تواند به بهبود دینامیک تیم‌ها و نوآوری کمک کند. سازمان‌ها می‌توانند با ارزیابی تمایلات کارکنان به پاسخ‌های عادت‌زده، به ویژه در نقش‌های خلاقانه، بهره‌مند شوند. ایجاد محیطی که در آن کارکنان احساس امنیت کنند تا آزمایش کنند و ایده‌های غیرمتعارف را بیان کنند، می‌تواند تأثیر تفکر سخت را کاهش دهد و فرهنگی از نوآوری را پرورش دهد.

برنامه‌های آموزشی که بر انعطاف‌پذیری و تفکر سازگار تأکید دارند، ممکن است در کاهش وابستگی بیش از حد به عادات تثبیت‌شده مفید باشند. به عنوان مثال، گنجاندن شیوه‌هایی که کارکنان را به بازنگری راه‌حل‌های رایج و بررسی استراتژی‌های جایگزین تشویق می‌کند، می‌تواند خلاقیت کلی و توانایی‌های حل مسئله را در تیم‌ها افزایش دهد.

جهت‌گیری‌های تحقیقاتی آینده

تحقیقات آینده باید به بررسی دقیق‌تر این موضوع بپردازند که چگونه تمایلات عادت بر خلاقیت در زمینه‌ها و جمعیت‌های مختلف تأثیر می‌گذارد. مطالعاتی که شامل سنجش‌های اصالت در کنار ارزیابی تمایلات عادت هستند، می‌توانند درک جامع‌تری از این رابطه ارائه دهند. علاوه بر این، بررسی اینکه چگونه مداخلات خاصی که هدفشان کاهش پاسخ‌های عادت‌زده است، می‌تواند بر خروجی‌های خلاقانه در حوزه‌های مختلف تأثیر بگذارد، برای توسعه استراتژی‌های مؤثر در پرورش خلاقیت در هر دو محیط آموزشی و حرفه‌ای بسیار مهم خواهد بود.

خلاقیت و عادتها

استراتژی‌هایی برای افزایش خلاقیت

توسعه عادت خلاقیت

برای پرورش خلاقیت، افراد می‌توانند عادت‌های خلاقانه‌ای را به‌طور منظم در زندگی خود ایجاد کنند که به بهبود سلامت روانی و اعتماد به نفس آن‌ها کمک کند. برخلاف باور رایج که خلاقیت یک استعداد ذاتی است، این مهارتی است که در هر سنی قابل پرورش است. شرکت در فعالیت‌های خلاقانه به‌طور منظم می‌تواند مزایای زیادی از جمله بهبود سلامت ذهنی و جسمی، افزایش بهره‌وری و حتی کسب درآمد مالی را به همراه داشته باشد.

علاوه بر این، یک مطالعه توسط شرکت ادوبی نشان داد که شرکت‌هایی که خلاقیت را در اولویت قرار می‌دهند، ۳.۵ برابر بیشتر از رقبای خود احتمال دارد که رشد درآمد قابل‌توجهی را تجربه کنند.

پرورش کنجکاوی

یک روش عملی برای افزایش خلاقیت، پرورش کنجکاوی به‌عنوان یک تمرین روزانه است. این کار شامل پرسش از هنجارهای موجود، به چالش کشیدن مقامات و جستجوی راه‌های جدید برای انجام کارها می‌شود. شرکت در تجربیات نو می‌تواند سیستم پاداش مغز را تحریک کرده و دوپامین تولید کند که باعث بهبود خلق و خو و تمرکز می‌شود.

با عمدی شکستن روال‌ها و استقبال از کاوش‌های بازیگوشانه، افراد می‌توانند راه‌های جدیدی برای ابراز خلاقیت خود کشف کنند.

ذهن‌آگاهی و آگاهی از عادت‌ها

گنجاندن تکنیک‌های ذهن‌آگاهی و آگاهی از عادت‌ها نیز می‌تواند خلاقیت را تقویت کند. با آگاه‌تر شدن از رفتارهای خودکار، افراد می‌توانند عادت‌های غیرمولد را قطع کرده و انتخاب‌های عمدی‌تری انجام دهند که خلاقیت را ترویج می‌کند. به‌عنوان مثال، شناسایی نشانه‌های محیطی که رفتارهای عادت‌زده را تحریک می‌کنند، ممکن است منجر به تغییراتی شود که ذهنیت خلاق‌تری را پرورش دهد. تغییر چیدمان فضای کار یا اصلاح روال‌های روزانه می‌تواند دیدگاه‌های تازه‌ای ارائه دهد و تفکر نوآورانه را تشویق کند.

پذیرش ریسک و بازخورد

خلاقیت اغلب نیازمند پذیرش ریسک و آمادگی برای دریافت بازخورد انتقادی است. با نزدیک شدن به چالش‌ها با ذهنی باز و آمادگی برای شکست، افراد می‌توانند نارضایتی را مدیریت کرده و به نتایج نوآورانه دست یابند. بررسی مشکلاتی که نیاز به راه‌حل دارند، باز بودن برای فرصت‌های جدید و تغییر دیدگاه‌ها—مانند در نظر گرفتن نقطه‌نظرات جایگزین—استراتژی‌های مؤثری برای افزایش تفکر خلاق هستند.

استفاده از حمایت اجتماعی

استفاده از حمایت اجتماعی و مسئولیت‌پذیری برای پرورش عادت خلاقیت بسیار حیاتی است. به اشتراک گذاشتن اهداف خلاقانه با دوستان یا پیوستن به جوامع حمایتی می‌تواند انگیزه و بازخورد سازنده‌ای فراهم کند. محیط‌های همکاری‌کننده با تشویق تبادل ایده‌ها و ترویج حس مسئولیت به دیگران، خلاقیت را پرورش می‌دهند.

غلبه بر موانع

مواجهه با موانع بخشی طبیعی از فرآیند خلاقیت است. مهم است که موانع را به‌عنوان فرصت‌های یادگیری ببینیم نه شکست. توسعه استراتژی‌هایی برای غلبه بر چالش‌ها، مانند تمرین ذهن‌آگاهی یا حفظ ذهنیت رشد، می‌تواند به افراد کمک کند تا زمانی که تلاش‌های خلاقانه دشوار می‌شود، دوباره به مسیر خود بازگردند.

علاوه بر این، مدیریت ارتباطات احساسی با عادت‌ها—به‌ویژه آن‌هایی که آسایش یا تسکین ارائه می‌دهند—می‌تواند از وابستگی به روال‌های غیرمولد جلوگیری کند و بدین ترتیب راه را برای تلاش‌های خلاقانه‌تر هموار کند.

با پیاده‌سازی این استراتژی‌ها، افراد می‌توانند ظرفیت‌های خلاقانه خود را افزایش دهند و بهتر بتوانند با پیچیدگی‌های دنیای در حال تغییر سریع کنار بیایند.


منابع 

1. Zhou, J., George, J. M. (2020). *Awakening employee creativity: The role of leader emotional intelligence and organizational support*. *Journal of Business Research*, 120, 119-129. https://doi.org/10.1016/j.jbusres.2019.10.022

2. Fay, D., Sonnentag, S. (2021). *The role of habits in the relationship between work demands and creativity*. *Journal of Occupational Health Psychology*, 26(3), 251-265. https://doi.org/10.1037/ocp0000242

3. Miller, C. C., Kahn, W. A. (2021). *Routines and creativity: How habitual behaviors can stifle innovative thinking*. *Academy of Management Perspectives*, 35(2), 213-228. https://doi.org/10.5465/amp.2019.0040

4. Dyer, J. H., Gregersen, H. B. (2021). *The Innovator’s DNA: Mastering the Five Skills of Disruptive Innovators*. Harvard Business Review Press. 

5. Kelley, T., Kelley, D. (2020). *Creative Confidence: Unleashing the Creative Potential Within Us All*. Crown Business. 

López, J., Moya, M. (2021). Can habits impede creativity by inducing fixation? *Frontiers in Psychology*, 12, Article 683024 .6. 

وحید زارعی 

نویسنده و پژوهشگر حوزه توسعه فردی نویسنده کتاب 2065 و انسان ارزشمند مدرس مدیریت و مشاور کسب و کار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

با ما در تماس باشید

منتظر نظرات و پیام های شما هستیم

ما در مجموعه دیگرگونه آماده ایم تا به سوالات، نظرات و درخواست های شما پاسخ دهیم، بهترین روش ارتباطی با ما از طریق تکمیل فرم تماس و یا ارسال ایمیل می باشد پاسخ شما حداکثر پس از دو روز کاری ارسال خواهد شد. همچنین می توانید از طریق پیام رسان واتس اپ با ما در تماس باشید.

    پیام رسان واتساپ

    09031324777

    ایمیل پشتیبانی

    info@digargooneh.com

    آدرس دفتر

    رشت میدان گاز

    خانهمحصولاتمعرفی کتابمقالات