جبر و اراده آزاد همیشه موضوعی کلیدی و بحثبرانگیز در فلسفه، روانشناسی و عصبشناسی بوده که از دیرباز محل اختلاف اندایشمندان بوده است. نظرات متضاد رابرت ساپولسکی و دانیل دنت نیز در عصر جدید این موضوع را به خوبی نمایان میکند. ساپولسکی، عصبشناس برجسته، معتقد است که اراده آزاد یک توهم است و رفتار انسانی عمدتاً تحت تأثیر عوامل زیستی و محیطی، از جمله ژنتیک و تجربیات گذشته و اثرات محیط فعلی شکل میگیرد.
او بر این باور است که درک این واقعیت، رویکردی همدلانهتر به اخلاق و عدالت را تشویق میکند و بر لزوم بازنگری در نحوهی مسئولیتپذیری افراد در قبال اعمالشان با توجه به این محدودیتها تأکید میکند.
در مقابل، دنت، فیلسوف و دانشمند شناختی مشهور، از دیدگاه سازگاریطلبانهای درباره اراده آزاد، دفاع میکند و ادعا میکند که تقدیرگرایی و مسئولیت اخلاقی میتوانند با هم همزیستی کنند. او بر این باور است که هرچند انتخابها تحت تأثیر علل قبلی قرار دارند، افراد توانایی تصمیمگیری منطقی و خوداندیشی را دارند که برای عمل اخلاقی ضروری است.
پیش از بررسی نظر این دو اندیشمند بهتر است بدانیم اگر ما خود را موجوداتی فاقد اختیار بدانیم مسئولیت ما نسبت به رفتارهایمان نیز کاسته خواهد شد. اما اگر خود را دارای اراده آزاد در تصمیم گیری بدانیم باید مسئولیت تمامی رفتارهای خود را بپذیریم.
نکته دوم که پیش از مطالعه این مطلب باید در نظر داشته باشید این است که هر دو دانشمند مورد اشاره در این بحث دارای رتبه علمی بسیار برجسته بوده و هر دو دیدگاه مطرح شده دارای مستندات علمی و تحلیل های قابل توجه است و هر دو دانشمند با مباحثی که توسط مروجان اراده مطلق بشر بر سرنوشت خود مطرح می کنند فاصله داشته و در تضاد هستند. بنابرین این مطلب یک تحلیل علمی از دو دانشمند آکادمیک بوده و با مطالب انگیزشی و شبه علم های رایج فاصله دارد.
زمینه و گذشته بحث جبر و اراده آزاد
بحث درباره وجود اراده آزاد قرنهاست که اندیشمندان را مجذوب خود کرده و از فلسفه، روانشناسی و عصبشناسی الهام گرفته است. در مرکز این گفتوگو، دو چهره برجسته قرار دارند: رابرت ساپولسکی و دانیل دنت. دیدگاههای متضاد آنها تجسمی از منازعه مداوم درباره ماهیت کنشگری انسانی و مسئولیت اخلاقی است.
زمینه تاریخی
سؤال درباره اراده آزاد به کاوشها و بحث های فلسفی باستانی برمیگردد، جایی که شخصیتهایی مانند افلاطون و ارسطو مفاهیم اراده و تقدیرگرایی را بررسی کردند. هرچند این فیلسوفان اولیه اعتراف کردند که عوامل خارجی ممکن است انتخابها را محدود کنند، اما در نهایت تأکید کردند که افراد توانایی انتخاب آزادانه اعمال خود را دارند. در طول قرنها، این بحث تکامل یافته و به گفتوگوهای معاصر منجر شده که یافتههای عصبشناسی و روانشناسی رفتاری را در بر میگیرد.
خلاصه دیدگاه ساپولسکی
رابرت ساپولسکی، عصبشناس دانشگاه استنفورد، استدلال میکند که اراده آزاد یک توهم است که تحت تأثیر عوامل زیستی و محیطی شکل میگیرد. او معتقد است که رفتارهای ما به وسیله تعامل پیچیدهای از ژنتیک و تجربیات گذشته تعیین میشود و برای ادعای وجود اراده آزاد واقعی، باید رفتارهایی را نشان داد که به طور مستقل از این تأثیرات شکل گرفتهاند. موضع ساپولسکی تأکید میکند که پذیرش محدودیتهای رفتار انسانی میتواند به درک همدلانهتری از اخلاق، عدالت و مسئولیت شخصی منجر شود.
خلاصه دیدگاه دنت
در مقابل، دانیل دنت، فیلسوف و دانشمند شناختی، از این عقیده دفاع میکند که اراده آزاد با درک علمی سازگار است. او تأکید میکند که هرچند انتخابهای ما ممکن است تحت تأثیر علل قبلی از جمله ژنتیک و گذشته و خانواده فرد قرار بگیرند، این امر توانایی ما برای تصمیمگیری منطقی و مسئولیت اخلاقی را نفی نمیکند. دنت استدلال میکند که توانایی تفکر، تأمل و انتخاب بین گزینههای مختلف جزء ضروری معنای اراده آزاد است و این ظرفیت برای ملاحظات اخلاقی و ساختارهای اجتماعی ارزشمند است.
پیامدهای بحث
دیدگاههای متفاوت ساپولسکی و دنت پیامدهای قابل توجهی برای اخلاق، عدالت و مسئولیت شخصی دارند. دیدگاه تقدیرگرایانه ساپولسکی پیشنهاد میکند که باید به بازنگری در اقدامات تنبیهی در سیستم عدالت کیفری پرداخت و استدلال میکند که تنبیه افراد به خاطر اعمالشان ممکن است به اندازه سرزنش یک ماشین خراب بیمعنا باشد. در مقابل، دیدگاه دنت تأکید میکند که حس کنشگری اخلاقی و مسئولیت ما برای انسجام اجتماعی و چارچوبهای اخلاقی حیاتی است و اگر اراده آزاد به طور کامل نادیده گرفته شود، ممکن است آسیب ببیند.
دیدگاه رابرت ساپولسکی درباره جبر و اراده آزاد
رابرت م. ساپولسکی در کتابش با عنوان «تعیینشده: علمی درباره زندگی بدون اراده آزاد» استدلال قانعکنندهای علیه وجود اراده آزاد ارائه میدهد. او با ترکیب بینشهای علوم اعصاب، ژنتیک و روانشناسی، ادعا میکند که رفتار انسانی عمدتاً تحت تأثیر فرآیندهای ناخودآگاه و عوامل محیطی شکل میگیرد و این موضوع به چالش کشیدن مفهوم سنتی خودمختاری فردی را به همراه دارد.
به گفته ساپولسکی، یافتههای علمی مدرن نشان میدهند که فعالیتهای مغزی مرتبط با تصمیمگیری قبل از آنکه افراد بهطور آگاهانه انتخابهای خود را درک کنند، رخ میدهند. این امر نشان میدهد که آنچه ما به عنوان اراده آزاد درک میکنیم، ممکن است در واقع توسط مکانیزمهای پیچیده عصبی از پیش تعیین شده باشد. جبر و اراده آزاد
در کتاب «تعیینشده»، ساپولسکی بررسی میکند که چگونه عوامل مختلف، از جمله ژنتیک و محیطهای اجتماعی، نقشهای حیاتی در تأثیرگذاری بر رفتار ایفا میکنند. او بر این باور است که این عناصر خارج از کنترل آگاهانه ما عمل میکنند و به این نتیجه میرسد که افراد ممکن است به اندازهای که معمولاً تصور میشود، توانایی کنشگری نداشته باشند. این بازنگری رادیکال در کنشگری انسانی، نیازمند بازنگری در ساختارهای اخلاقی و اجتماعی است و به سمت سیستمهایی که بیشتر بر پایه همدلی و درک طبیعت تعیینشده رفتار انسانی بنا شدهاند، سوق میدهد.
با وجود موضع قوی او علیه اراده آزاد، ساپولسکی بهطور کامل امکان وجود نوعی خودمختاری محدود در تصمیمگیری را رد نمیکند. او اذعان میکند که هرچند دامنه کنشگری شخصی به شدت کاهش یافته است، اما به طور کامل از بین نرفته است. جبر و اراده آزاد
استدلال او تنها یک بحث فلسفی نیست؛ بلکه بر پایه تحقیقات گستردهای است که رشتههای مختلف را به هم پیوند میدهد و ارتباط میان فرآیندهای زیستی و روانشناختی در شکلدهی به رفتار انسانی را نشان میدهد.
دیدگاه ساپولسکی خوانندگان را دعوت میکند تا درباره پیامدهای درک تعیینشده رفتار انسانی تأمل کنند، بهویژه در زمینه مسائل عدالت و همدلی. او استدلال میکند که پذیرش عدم وجود اراده آزاد میتواند رویکردی انسانیتر برای رسیدگی به جرم و مجازات ایجاد کند و بر لزوم اقدامات پیشگیرانه به جای تنبیهی تأکید میکند. این دیدگاه در تضاد با کسانی است که به باور به اراده آزاد پایبندند، زیرا سؤالات مهمی درباره مسئولیت و مسئولیت اخلاقی در جهانی که رفتار تحت تأثیر نیروهای فراتر از کنترل فردی قرار دارد، مطرح میکند.
دیدگاه دنیل دنت درباره
دنیل دنت، فیلسوف و دانشمند شناختی برجسته، دیدگاهی دقیق و چندبعدی درباره اراده آزاد ارائه میدهد که تلاش میکند پیچیدگیهای تصمیمگیری انسانی را با تأثیرات تعیینگرایی آشتی دهد. رویکرد او مبتنی بر سازگاریگرایی است که معتقد است اراده آزاد و تعیینگرایی نه تنها متضاد نیستند، بلکه میتوانند در چارچوب مسئولیت اخلاقی و کنشگری همزیستی داشته باشند. دنت استدلال میکند که تجربه آگاهانه ما، که تحت تأثیر خاطرات، باورها، خواستهها و تعاملات اجتماعی شکل میگیرد، نقش حیاتی در ساخت حس خود و هویت شخصی ما ایفا میکند.
سازگاریگرایی: آشتی دادن تعیینگرایی و اراده آزاد
سازگاریگرایی دنت تأکید میکند که اگرچه انتخابهای ما تحت تأثیر فرآیندهای ناخودآگاه و عوامل خارجی قرار دارند، اما ما همچنان ظرفیت تفکر آگاهانه و خوداندیشی را حفظ میکنیم. او بر این باور است که این ظرفیت به افراد اجازه میدهد تا انتخابهای واقعیای انجام دهند که با ارزشها و نیتهایشان همسو باشد و بدین ترتیب، مسئولیت اخلاقی را علیرغم وجود تأثیرات تعیینگرایانه بر تصمیمگیری حفظ کنند. دنت روایت تعیینگرایانه را به چالش میکشد و پیشنهاد میکند که تعامل عوامل آگاهانه و ناخودآگاه امکان کنشگری را نفی نمیکند. او به جای آن، دیدگاهی را ترویج میدهد که پیچیدگی رفتار انسانی را به رسمیت میشناسد و در عین حال پتانسیل انتخابهای تأملی را مورد توجه قرار میدهد.
اخلاق، مسئولیت و شانس اخلاقی
تحقیقات دنت درباره اراده آزاد به ملاحظات اخلاقی نیز کشیده میشود، به ویژه در مورد شانس اخلاقی و مسئولیت. او استدلال میکند که درک ماهیت چندوجهی تصمیمگیری انسانی—که شامل سوگیریهای شناختی، تأثیرات اجتماعی و عوامل محیطی است—به ما امکان میدهد تا مسئولیت اخلاقی را به شکل عمیقتری درک کنیم. او معتقد است که حتی در چارچوب تعیینگرایی، افراد میتوانند برای اعمال خود پاسخگو باشند، زیرا توانایی تفکر و انتخاب کردن همچنان برقرار است. این دیدگاه تأکید میکند که واکنشهای اخلاقی ما نسبت به دیگران جزء جداییناپذیر جامعه انسانی هستند و نمیتوان به آسانی آنها را نادیده گرفت، حتی اگر تعیینگرایی به اثبات برسد.
آگاهی و خودآگاهی
دنت همچنین بر نقش آگاهی و خودآگاهی در اعمال اراده آزاد تأکید زیادی دارد. او بر این باور است که توانایی ما در تفکر انتقادی و اندیشیدن درباره انتخابهایمان، بنیادی برای حس کنشگری ماست. این خودآگاهی برای مسئولیت اخلاقی ضروری است، زیرا پایهگذار توانایی ما برای مدیریت تأثیرات محیط و فرآیندهای داخلی در تصمیمگیری است.
با ادغام بینشهای علوم اعصاب، زبانشناسی و علوم شناختی،دنت دیدگاهی جامع ارائه میدهد که مفاهیم سنتی فلسفی از اراده آزاد را به چالش میکشد و مدلی را ترویج میدهد که در آن اراده آزاد در زمینه قابلیتهای شناختی انسانی فهمیده میشود.
کتاب 2065 تناقض در انتخاب به شکلی داستانی به مقوله جبر و اراده آزاد می پردازد
نقاط اختلاف
بحث فلسفی درباره اراده آزاد میان رابرت ساپولسکی و دنیل دنت بر چندین نقطه کلیدی اختلاف متمرکز است که عمدتاً به تفسیرهای تعیینگرایی و مسئولیت اخلاقی مربوط میشود.
تعیینگرایی و مسئولیت اخلاقی
هم ساپولسکی و هم دنت به اصل تعیینگرایی اعتقاد دارند و میپذیرند که انتخابها و رفتارهای انسانی میتوانند از طریق عوامل علّی مختلف توضیح داده شوند و نه اینکه کاملاً ناشی از خود فرد یا causa sui باشند. با این حال، آنها در تفسیر پیامدهای این پذیرش تفاوتهای قابل توجهی دارند. ساپولسکی به منتقدان سازگاریگرا، مانند دنت، انتقاد میکند که اغلب از روایتهای علّی جامع که رفتارهای فردی را شکل میدهند، غفلت میکنند و به جای آن بر ظرفیتهای عقلانی که مسئولیت اخلاقی را توجیه میکنند، تمرکز میکنند. او استدلال میکند که این غفلت به درک سطحی از کنشگری و مسئولیت منجر میشود و پیشنهاد میدهد که حسابرسی واقعی اخلاقی نمیتواند از زمینه علّی اعمال انسانی جدا شود.
ماهیت اراده آزاد
ساپولسکی دیدگاه سنتی سازگاریگرایانه را به چالش میکشد و بر این باور است که بسیاری از مفاهیم اراده آزاد اساساً خلافواقع هستند، زیرا تمایل دارند شبکه گستردهای از تأثیرات شکلدهنده انتخابهای فردی را نادیده بگیرند. او تأکید میکند که وقتی افراد به عوامل متعدد تأثیرگذار بر خواستهها و تصمیمات خود توجه میکنند، مفهوم “اراده آزاد” به طور فزایندهای مشکلساز میشود. در مقابل، دنت از نسخهای از سازگاریگرایی دفاع میکند که معتقد است ظرفیتهای عقلانی و پاسخدهی به دلایل برای توجیه مسئولیت اخلاقی کافی هستند، صرفنظر از چارچوبهای تعیینگرایانه. او بیان میکند که این درک اجازه میدهد تا دیدگاه دقیقتری از کنشگری ارائه شود که پیچیدگیهای رفتار انسانی را در بر میگیرد.
نقش نگرشهای واکنشی
یکی از جنبههای اساسی اختلاف میان آنها به نقش نگرشهای واکنشی در ارزیابی اخلاقی مربوط میشود. ساپولسکی کارایی کنار گذاشتن نگرشهای واکنشی را در پرتو تعیینگرایی مورد سوال قرار میدهد و استدلال میکند که باید پیامدهای آن برای زندگی انسانی مد نظر قرار گیرد. برعکس، دنت رویکردی آشتیجویانه را در پیش میگیرد و پیشنهاد میکند که حتی در یک جهان تعیینگرا، عمل مسئول دانستن یکدیگر موجب تقویت همبستگی اجتماعی و رشد شخصی میشود. او اتخاذ موضع سازگاریگرایانه را به عنوان ابزاری برای پیمایش در فضای اخلاقی در حالی که پیچیدگیهای طبیعت انسانی را به رسمیت میشناسد، میبیند.
نقد موضع رقیب
ساپولسکی بر لزوم درک جامع تأثیرات بر رفتار انسانی تأکید میکند و استدلال میکند که عدم توجه به این عوامل در بحثهای مربوط به اراده آزاد و مسئولیت اخلاقی منجر به یک حساب ناقص و احتمالاً گمراهکننده از کنشگری انسانی میشود. او رویکرد دنت را بیش از حد خوشبینانه و ممکن است نسبت به پیامدهای وسیعتر تعیینگرایی بر مسئولیت فردی کور ببیند. در عوض، دنت موضع ساپولسکی را به چالش کشیده و بر اهمیت حفظ گفتوگو درباره مسئولیت تأکید میکند که موجب تقویت پاسخگویی اجتماعی و خودمختاری فردی در چارچوب تعیینگرایی میشود.
نقاط اختلاف میان ساپولسکی و دنت نشاندهنده گفتوگوی غنی و مستمر در زمینه فلسفی پیرامون اراده آزاد، تعیینگرایی و مسئولیت اخلاقی است و پیچیدگیهای ذاتی این مسائل حیاتی را نمایان میکند. از این رو باید به پیچیدگی این موضوعات توجه نموده و از برداشت سریع و فوری در این زمینه خودداری کرد. جبر و اراده آزاد
وحید زارعی
مدرس و مشاور توسعه فردی و کسب و کار نویسنده کتاب 2065 تناقض در انتخاب و انسان ارزشمند
بدون دیدگاه