حتما شما هم این صحنه را دیدهاید که در میانه یک روز کاری، گاهی تعدادی از کارکنان شرکت در راهرو و یا کنار دستگاه قهوهساز یا گوشهای از حیاط شرکت کنار هم جمع شدهاند و به گفتگو میپردازند. شاید در نگاه اول این گفتگوها بیهوده و اتلاف وقت باشد و یا شاید با نگاهی سختگیرانهتر خارج از عرف و دیسیپلین سازمان، اما پژوهشها نشان میدهند میزان کنترل شدهای از این تعاملات غیر رسمی میتواند فواید بسیاری را برای سازمان و سلامت روان کارکنان به همراه داشته باشد. Watercooler Talks
این تعاملات کوتاه و بیقید، که اغلب به عنوان “حرفهای بیهوده” نادیده گرفته میشوند، در واقع دریچههایی به دنیای پنهان روابط انسانی در سازمان هستند و میتوانند الهامبخش تغییرات کوچک اما تأثیرگذار باشند. با این حال، گاهی دیسیپلینهای تحمیلی و قوانین سختگیرانه، که بر کارایی مطلق و تمرکز بیوقفه تأکید میکنند، این جرقههای طبیعی را خاموش میسازند و فضایی را ایجاد میکنند که در آن خلاقیت و صمیمیت، قربانی ساختارهای خشک میشوند. علاوه بر این، بسیاری از ایدهها و دیدگاههای ناب، به دلیل ماهیت غیررسمی یا حساسشان، هرگز جرأت ورود به جلسات رسمی را ندارند و تنها در این لحظات خودجوش، فرصت نفس کشیدن پیدا میکنند. البته، کلید موفقیت در تعادل است: زمان و مدت این گفتگوها نباید آنقدر طولانی شود که ریتم کار یا مسئولیتپذیری را برهم بزند؛ بلکه وقتی در خلال استراحتهای کوتاه یا لحظات مناسب رخ دهند، میتوانند مانند نسیمی ملایم، انرژی تازهای به محیط ببخشند و نوآوری را به طور طبیعی برانگیزند.
تعریف و نقش گفتگویهای غیررسمی در بافت سازمانی
گفتگوهای غیررسمی، یا watercooler talks، به تعاملاتی اطلاق میشود که خارج از کانالهای رسمی مانند جلسات، ایمیلها یا گزارشها رخ میدهند. اینها شامل چتهای اتفاقی داخل راهروها، بحثهای حاشیهای در جلسات، یا حتی تبادل نظرات در شبکههای اجتماعی داخلی هستند. اصطلاح “watercooler talk” ریشه در فرهنگ کاری آمریکایی دارد، جایی که کارمندان اغلب دور دستگاه آبسردکن (water cooler) جمع میشوند و درباره موضوعات متنوع، از مسائل کاری تا امور روزمره، گفتگو میکنند. این اصطلاح، که امروزه به عنوان یک مفهوم علمی در مطالعات سازمانی شناخته میشود، نمادی از تعاملات خودجوش است که مرزهای رسمی را نادیده میگیرند و اجازه میدهند لایههای پنهان دانش و روابط انسانی آشکار شود. برخلاف ارتباطات رسمی که بر انتقال اطلاعات ساختاریافته تمرکز دارند، گفتگوهای غیررسمی بر لایههای عاطفی، فرهنگی و خلاقانه تأکید میکنند و فضایی برای کاوش ایدههای ناپخته فراهم میآورند. پژوهشها نشان میدهند که بخش قابل توجهی از اطلاعات کلیدی در سازمانها از طریق این کانالها جریان مییابد، نه از مسیرهای رسمی، زیرا این تعاملات اجازه میدهند دانش ضمنی – آن دانشی که در اسناد رسمی ثبت نشده – به طور طبیعی منتقل شود.
در بافت سازمانی، این گفتگوها به عنوان “شبکههای غیررسمی” عمل میکنند که سلسلهمراتب را دور میزنند و اجازه میدهند ایدهها از سطوح پایین به بالا جریان یابند، بدون اینکه فیلترهای رسمی آنها را خفه کنند. برای مثال، در مطالعهای بر روی شرکتهای فناوری، مشاهده شد که بسیاری از نوآوریهای کلیدی از دل این تعاملات خودجوش زاده شدهاند، جایی که یک سؤال ساده میتواند به کشف راهحلهای نو منجر شود. این نقش، نه تصادفی، بلکه ساختاری است: گفتگوهای غیررسمی، حس تعلق را تقویت میکنند و مرزهای تیمی را محو میسازند، که در نهایت به انعطافپذیری سازمانی منجر میشود. علاوه بر این، این تعاملات به عنوان ابزاری برای حل تعارضات پنهان عمل میکنند، جایی که کارکنان میتوانند بدون ترس از ارزیابی رسمی، نگرانیهای خود را بیان کنند و روابط را ترمیم نمایند. در سازمانهای بزرگ، جایی که حجم اطلاعات رسمی غالب است، این شبکهها مانند رگهای خونی عمل میکنند و جریان حیات سازمانی را تضمین میکنند، و بدون آنها، سازمان به یک ساختار خشک و بیروح تبدیل میشود.
افزایش تعامل کارکنان و رضایت شغلی از طریق تعاملات خودجوش ( Watercooler Talks )
یکی از برجستهترین مزایای گفتگوهای غیررسمی، تأثیر مستقیم آنها بر تعامل کارکنان و رضایت شغلی است. کارکنان در محیطهایی که فرصتهای گفتگوی غیررسمی فراهم است، احساس تعهد بیشتری به اهداف سازمانی میکنند، زیرا این تعاملات حس “بخشی از یک کل” را القا میکنند. این پدیده را میتوان به “پیوندهای اجتماعی” نسبت داد، جایی که تعاملات روزمره، حس امنیت عاطفی ایجاد میکنند و استرس را کاهش میدهند، و کارکنان را از حالت انزوا به مشارکت فعال سوق میدهند. Watercooler Talks
پژوهشهای تجربی تأیید میکنند که کارکنان با شبکههای اجتماعی قوی، سطوح پایینتری از فرسودگی شغلی را تجربه میکنند، زیرا این گفتگوها فرصتی برای تخلیه عاطفی فراهم میآورند. برای نمونه، در بررسیای بر روی کارمندان در صنایع مختلف، مشخص شد که کسانی که به طور منظم در گفتگوهای غیررسمی شرکت میکنند، تمایل کمتری به ترک سازمان دارند، و این امر به دلیل تقویت حس ارزشمندی فردی است. این رضایت، نه تنها فردی، بلکه جمعی است: تعاملات خودجوش، فرهنگ “ما” را تقویت میکنند و کارکنان را از حالت ایزوله به حالت مشارکتی سوق میدهند، جایی که هر فرد احساس میکند صدایاش شنیده میشود. علاوه بر این، این گفتگوها به عنوان ابزاری برای شناخت بهتر همکاران عمل میکنند، که منجر به همکاریهای عمیقتر و کاهش سوءتفاهمها میشود. در نهایت، سازمانهایی که این تعاملات را تشویق میکنند، شاهد افزایش انگیزه درونی کارکنان هستند، که بهرهوری را بدون فشار خارجی بالا میبرد.
علاوه بر این، این گفتگوها به عنوان بافری در برابر فشارهای کاری عمل میکنند. کارکنانی که در چنین تعاملاتی فعال هستند، توانایی بالاتری در مدیریت تعارضات نشان میدهند، زیرا لایههای عاطفی ارتباط را غنی میسازند و اجازه میدهند مسائل قبل از تشدید، حل شوند. این امر، در بلندمدت، به کاهش نرخ غیبت و افزایش بهرهوری منجر میشود، و سازمانها را به سمت مدلهای کاری هیبریدی سوق میدهد که فضاهای غیررسمی را اولویتبندی کنند. پژوهشها همچنین نشان میدهند که این تعاملات، مهارتهای ارتباطی کارکنان را تقویت میکنند، که در نهایت به عملکرد کلی سازمانی کمک میکند.
بهبود همکاری و نوآوری: جریان دانش پنهان
همکاری در سازمانها، اغلب به ابزارهای رسمی وابسته است، اما نوآوری واقعی از دل گفتگوهای غیررسمی برمیخیزد. این تعاملات، “شیرهای در حال کمین” (lurking lions) را فعال میکنند – شبکههای غیررسمی که دانش ضمنی را به اشتراک میگذارند و ایدههای نو را جرقه میزنند، بدون اینکه نیاز به پروتکلهای پیچیده باشد. پژوهشها نشان میدهند که بخش قابل توجهی از پروژههای نوآورانه، ریشه در چنین گفتگوهایی دارند، جایی که مرزهای دپارتمانی محو میشود و ایدهها آزادانه ترکیب میگردند.
در مطالعهای بر روی جوامع عمل (communities of practice)، مشاهده شد که گروههای غیررسمی، نرخ نوآوری را افزایش میدهند، زیرا اجازه میدهند دانش از حوزههای متنوع جریان یابد و دیدگاههای متفاوت با هم برخورد کنند. این جریان دانش، نه خطی، بلکه شبکهای است: هر گفتگو، گرهای در وب دانش سازمانی میسازد و اجازه میدهد ایدهها تکامل یابند. علاوه بر این، این تعاملات، ریسکپذیری را تشویق میکنند، زیرا کارکنان در فضایی امن، ایدههای خام را آزمایش مینمایند بدون ترس از شکست. این گفتگوها، فرآیند ideation را تسریع میکنند و به سازمانها کمک میکنند تا سریعتر با تغییرات بازار سازگار شوند.
تقویت روابط و فرهنگ سازمانی: فراتر از سلسلهمراتب
فرهنگ سازمانی، مانند اکوسیستمی زنده، از روابط غیررسمی تغذیه میشود. گفتگوهای کنار آبسردکن، اعتماد را میسازند و سلسلهمراتب را نرم میکنند، که در نهایت به فرهنگی پویا منجر میشود، جایی که کارکنان بدون ترس از قدرت، ایدههای خود را به اشتراک میگذارند. کارکنان در چنین محیطهایی، احساس تعلق بیشتری میکنند، زیرا روابط فراتر از نقشهای رسمی گسترش مییابند و حس دوستی واقعی ایجاد میشود.
پژوهشها تأکید میکنند که این تعاملات، “پلهای فرهنگی” میسازند و تنوع را مدیریت میکنند، با فراهم کردن فضایی برای تبادل تجربیات فرهنگی. برای نمونه، در سازمانهای چندفرهنگی، گفتگوهای غیررسمی، سوءتفاهمها را کاهش میدهند و همدلی را افزایش میدهند، که منجر به تیمهای مقاومتر میشود. این امر، به ویژه در دوران تغییرات سریع، حیاتی است: فرهنگی که بر پایه اعتماد بنا شده، مقاومتر در برابر بحرانهاست و اجازه میدهد کارکنان با هم همبستگی نشان دهند. Watercooler Talks
در سطح سازمانی، این روابط به شبکههای حمایتی تبدیل میشوند که جریان اطلاعات را تسهیل میکنند و فرهنگ را از حالت ایستا به پویا تبدیل مینمایند. مدیران هوشمند، فضاهای فیزیکی مانند اتاقهای استراحت یا دیجیتال مانند کانالهای چت را برای این منظور طراحی میکنند، و نتیجه، سازمانی است که فرهنگش نه تحمیلی، بلکه ارگانیک رشد میکند. علاوه بر این، این تعاملات، ارزشهای سازمانی را از طریق داستانگویی روزمره تقویت میکنند و نسلهای جدید کارکنان را با هویت سازمان آشنا میسازند. Watercooler Talks
حمایت از رفاه کارکنان: نقش عاطفی گفتگوهای روزمره
رفاه کارکنان، کلید پایداری سازمانی است، و گفتگوهای غیررسمی، نقش محوری در آن ایفا میکنند. این تعاملات، استرس را کاهش میدهند و حس حمایت عاطفی ایجاد میکنند، که منجر به سطوح پایینتری از burnout میشود، زیرا کارکنان احساس میکنند تنها نیستند. مطالعات نشان میدهند که کارکنانی با دسترسی منظم به چنین گفتگوهایی، علائم افسردگی شغلی کمتری گزارش میکنند، و این به دلیل تقویت شبکههای حمایتی عاطفی است.
در محیطهای دورکار، این حمایت با چالشهایی روبرو است: فقدان نشانههای غیرکلامی، ایزوله را تشدید میکند و ممکن است کارکنان را از مزایای این تعاملات محروم سازد. اما عوامل مانند “نزدیکی ادراکشده” – حس نزدیکی ذهنی – میتواند این را جبران کند، با ابزارهایی مانند جلسات مجازی کوتاه. پژوهشها بر عوامل کلیدی تأکید میکنند: از هنجارهای ارتباطی تا مهارتهای فناوری، که همه بر رفاه تأثیر میگذارند و نشان میدهند که حتی در دورکاری، گفتگوهای کنترلشده میتوانند تعادل روانی را حفظ کنند. Watercooler Talks
سازمانها با ایجاد “قهوههای مجازی” یا جلسات غیررسمی، میتوانند این رفاه را تقویت کنند و کارکنان را از فشارهای انباشته رها سازند. نتیجه، نیروی کاری سالمتر و خلاقتر است، که در نهایت به سودآوری بلندمدت منجر میشود، زیرا کارکنان شادتر، ایدههای بهتری تولید میکنند.
تبادل دانش و یادگیری مداوم: موتور رشد سازمانی
گفتگوهای غیررسمی، کانال اصلی تبادل دانش ضمنی هستند – آن دانشی که در کتابها یا آموزشها نمیگنجد و اغلب از تجربیات شخصی برمیخیزد. این تعاملات، یادگیری را تسریع میکنند و نرخ جذب دانش را افزایش میدهند، زیرا اجازه میدهند دانش از طریق مثالهای واقعی منتقل شود. در جوامع عمل، این تبادل، نوآوری را از حالت فردی به جمعی تبدیل میکند و دانش را به دارایی مشترک سازمان تبدیل مینماید.
در سازمانها، ابزارهایی مانند تقویمهای اشتراکی یا پیامرسانها، این تبادل را ممکن میسازند، اما نیاز به “ارتباط ضمنی” دارند – خواندن بین خطوط برای استخراج اطلاعات پنهان. سازمانهایی که این را مدیریت میکنند، مزیت یادگیری سریع را کسب میکنند و کارکنانشان را به متخصصانی مداوم تبدیل مینمایند. پژوهشها نشان میدهند که این گفتگوها، چرخه یادگیری را کوتاه میکنند و سازمان را در برابر تغییرات مقاوم میسازند، با فراهم کردن فرصتی برای بازخورد فوری و غیررسمی. Watercooler Talks
علاوه بر این، این تعاملات، mentorship غیررسمی را تسهیل میکنند، جایی که کارکنان senior (قدیمی و با تجربهتر) تجربیات خود را بدون ساختار رسمی به اشتراک میگذارند، و نسلهای جوان را سریعتر رشد میدهند.
چالشها و عوارض: تعادل در تعاملات غیررسمی
با وجود مزایای فراوان گفتگوهای غیررسمی در سازمانها، این تعاملات میتوانند عوارضی نیز به همراه داشته باشند؛ برای نمونه، اگر زمان و مدت آنها بیش از حد طولانی شود، ممکن است بهرهوری کلی را کاهش دهد و تمرکز بر وظایف اصلی را مختل کند. علاوه بر این، در غیاب نظارت مناسب، چنین گفتگوهایی خطر انتشار شایعات، اطلاعات نادرست یا حتی تقویت تعصبات و تبعیضهای پنهان را افزایش میدهند، که میتواند به تضعیف اعتماد تیمی و ایجاد تعارضات داخلی منجر شود. در محیطهای دورکار، عدم دسترسی برابر به این تعاملات ممکن است احساس ایزوله شدن را در برخی کارکنان تشدید کند و نابرابریهای ارتباطی را برجسته سازد، بنابراین مدیران باید با تنظیم مرزهای زمانی و فرهنگی، این ریسکها را مدیریت کنند. پژوهشها تأکید میکنند که بدون راهبردهای مناسب، این عوارض میتوانند به silos اطلاعاتی منجر شوند، جایی که اطلاعات غلط در شبکههای غیررسمی پخش میشود و تصمیمگیریهای سازمانی را مختل میکند. برای مقابله، سازمانها میتوانند سیاستهای واضحی برای تشویق تعاملات مثبت وضع کنند، مانند زمانبندی استراحتهای گروهی، تا فواید را حفظ کنند بدون اینکه عوارض غالب شود.
نتیجهگیری: بازسازی فضاهای نامرئی
گفتگوهای غیررسمی، ستون فقرات سازمانهای موفق هستند. از افزایش رضایت تا نوآوری، مزایای آنها غیرقابل انکار است، اما مدیریت عوارضشان کلیدی است. سازمانها باید فضاهای فیزیکی و دیجیتال را برای این تعاملات طراحی کنند، و پژوهشها راهنمایی میکنند. آینده، به سازمانهایی تعلق دارد که پلی میان رسمی و غیررسمی میسازند – پلی که به رشد پایدار منجر میشود.
منابع
- Alshammri, M. (2024). The Importance of Informal Communication And Its Impact on Organizational Performance: A Systematic Review. International Journal of Science and Advanced Research Technology, 10(3), 1-15. لینک به منبع
- Maeda, Y., & Yamamoto, S. (2024). Transforming informal communication in the urgent shift to teleworking: An exploratory case study. Frontiers in Communication, 9, 1361426. https://doi.org/10.3389/fcomm.2024.1361426 لینک به منبع
- Methot, A. M., Rosado-Santana, A., & Olsen, E. (2024). Enabling and constraining factors of remote informal communication: A socio-technical systems perspective. Journal of Computer-Mediated Communication, 29(4), zmae008. https://doi.org/10.1093/jcmc/zmae008 لینک به منبع
بدون دیدگاه